اولین شهیده راهِ حجاب/ مادرم غریب رفت
تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۲۶۹۷۴
خبرگزاری مهر، گروه استانها- اسرا درویشی؛ قرار ما صبح اول وقت روز جمعه بود و همینقدر میدانستم که این برنامهای به همت بسیج رسانه آذربایجانشرقی برای دیدار با خانواده شهید برگزار میشود، اما جای تعجب داشت، روز جمعه تعطیلی، دیدار با خانواده شهید آن هم خارج از شهر و هزاران سوال در ذهنم پدید آمده بود.
به راه افتادیم، مسیرهای پر و پیچ خم جاده و دستاندازهای اعصاب خوردکن را که سپری کردیم، بعد از ۴۷ کیلومتر سرانجام به مقصد رسیدیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اینجا کهنمو است
اینجا روستای کهنمو است، روستایی عالمدوست و عالمپرور که اعتبارش را از بزرگمردانی نظیر حاج سید حسین کهنموئی وام گرفته است.
روستای سرسبزی در گذرگاه کندوان که آوازه زنان فرهیختهاش تا آن سوی تبریز هم پیچیده است.
پرسو جو کنان به سمت خانه فاطمه سلطان رفتیم؛ فاطمه سلطان کیست، چرا آنجا، اصلاً دلیل آمدنمان به اینجا چیست و هزاران علامت سوال ذهنم که مشتاقانه منتظر رسیدن به جوابها بودم.
روایت اول؛ غریب آنام
به خانه فاطمه سلطان رسیدیم، خانهای چوبی از همان خانه چوبیهای آبی که در سریالها میبینیم، با دو سه اتاق و یک حیاط با صفا؛ اینجا خبری از تجملات شهرنشینان، مبل و ظرف و ظروف اعیانی و… نیست؛ سادهیِ ساده، با یک پرده گلگلی، فرش روستایی، چندتا پشتی و ظروف گل رز که به جای متراژهای چند صد متری خانههای شهری، خروار خروار صفا و صمیمیت دارند.
بانویی میانسال به استقبالمان آمد و با خوشامدگویی گرمش همه را در آغوش میگرفت، در اتاق دیگری بانوی پا به سن گذاشتهای بود که فاطمه نام داشت و انگار سوژه اصلی او بود.
پسر فاطمه دانش پژوه و همچنین مستندنویس این برنامه که خود از اهالی روستا بود و به فاطمه خانم عمیقیزی یا همان دخترعمو میگفت نیز در جمع حاضر شد.
سر صحبت را باز کردیم و تازه متوجه وجه تمایز این خانواده شهید با بقیه شدم؛ اینجا خانه دختر شهیدهای است که جان خود را در راه حیا و نجابت خود، در راه حفظ حجاب از دست داده است البته در دوران ماجرای کشف حجاب رضاشاهی که تاکنون کسی بازگو نکرده و غریب مانده است.
واقعه کشف حجاب سلسله وقایعی است که به دنبال تصویب قانونی در ۱۷ دی ۱۳۱۴ شمسی در ایران رخ داد و به موجب آن، زنان و دختران ایرانی از استفاده چادر، روبنده و روسری منع شدند. این قانون اوج سیاستهای رضاخان در زمینه تغییر لباس بود که از سال ۱۳۰۷ شمسی آغاز شده بود. این سیاستها واکنشهایی از جمله قیام مسجد گوهرشاد را در پی داشت که توسط رضاشاه با زور و اجبار انجام میشد و بهطور ناگهانی حق انتخاب از زنان گرفته شد و هیچ روند جامعهپسندی برای این کار طی نشد.
فاطمه خانم از مادرش برایمان میگوید: "کودک سه سالهای بودم که این اتفاق برای مادرم رخ داد و شاهد این ماجرای تلخ بودم البته سعی هم کردم تا با مأمور درگیر شوم اما زورم نرسید."
وقتی از مادر برایمان تعریف میکند باوجود اینکه بالای ۹۰ سال سن دارد، اشک در چشمان رنگیاش جمع میشود و با چادر خود چشمانشان را میپوشاند؛ "روبروی خانهمان رودی بود که زنان لباسها را آنجا میشستند، مادرم نیز مانند زنان دیگر مشغول شستوشوی لباسها بود و با وجود اینکه باردار بود با آن سختی لباس میشست، ناگهان مأموران حکومتی رسیدند و بقیه زنان به حیاط خانه ما فرار کردند اما به دلیل اینکه مادرم باردار بود نتوانست فرار کند و مأمور چادر را از سرش کشید."
او ناله کرده و از مظلومیت مادر روایت میکند؛ "آنام غریب گِددی، مادرم غریبانه شهید شد".
چشمانش بارانی شده و صدایش میگیرد و ادامه ماجرا را پسرش برایمان روایت میکند، "بعد از اینکه چادر را از سرش میکشند به دلیل حیا و نجابت بسیارش، همان جا خشک میشود و توان حرکت نداشت، سه روز در بستر بیماری میافتد و سرانجام فوت میکند."
با شنیدن داستان غمانگیز فاطمه سلطان بغض گلوی ما را هم میفشارد، او همانند حضرت زهرا (س) در راه اسلام و دفاع از نجابتش شهید میشود و نمونه کاملی از یک شیر زن ایرانی بوده است.
فاطمه خانم از روزهای بی مادریاش میگوید: "بعد از فوت مادرم، پدرم ازدواج کرد و زنش مرا کتک زده و اذیت میکرد البته مادربزرگم همواره از من حمایت میکرد، او هم کسی را نداشت و مادرم تنها دخترش بود، هر روز به سر خاکش میرفت و آنجا گریه میکرد بهگونهای که بسیاری از شبها تا صبح آنجا میماند و پدربزرگم او را به خانه میبرد و چون فضای خفگان بود مراسم عزاداری مادرم را هم محرمانه برگزار کردیم."
او واقعه گوهرشاد را هم به یاد دارد و آن زمان در مشهد بوده است؛ "در واقعه گوهرشاد ما در مشهد بودیم اما سن من کم بود و پدرم روایت میکرد که در اثر ضرب و شتم و کشتار بسیار مأموران حکومتی خون در جویهای آب سرازیر میشد."
پسرش نیز ماجرای دیگری از کشف حجاب دوران رضاخانی در این روستا را روایت میکند؛ "دختر عموی ما، دختران حاج رحیم صابری که چادر آن چهار خواهر را نیز برداشتند، مأمور چادر را به پاسگاه میبرد و آنجا اعتراض میکنند که ببر و برگردان و او به دست فردی از اهالی روستا میرساند که به دست پدر آنها برسان ولی پدرشان قبول نکرده و میگوید دست نامحرم به آن چادرها خورده و نمیتوانم بر سر دخترانم کنم."
خانه فاطمه سلطان را ترک کرده و به سوی دیگر اهالی روستا میرویم تا ماجراهایی از کشف دوران رضاشاهی را از زبان آنها نیز بشنویم.
جای تأمل دارد که همه زنان روستای کهنمو باوجود اینکه سالها از وقایع گذشته سپری شده و سبک زندگیها تغییر کرده اما همچنان چادر بر سر دارند.
روایت دوم؛ کلاهت کو؟
حمید صبری از اهالی روستای کهنمو است، او میگوید: مادرم برایمان تعریف میکرد که زن دیگری روبروی منزلشان لباس میشست و مأموران چادر را از سرش کشیدند او هم فرد خجالتی بوده سرش را از شدت شرم پایین انداخته بود، سریع در خانه را باز کرده و داخل حیاط خانه میشود."
حاج احمد صدیقی از قدیمیان این روستا است که حدود ۹۲ سال سن دارد، او نیز در خصوص کلاه پهلویها روایت میکند: "پدرم میگفت در منطقه قلعه خراب ماموری روبرویمان ظاهر شد آن زمان مردم را مجبور کرده بودند تا کلاه بر سر بگذارند، کلاه پهلوی که نقاب داشت، مأمور فریاد زد پس کلاهتان کو؟ اصغر آقایی بود که اصغرعمی صدایش میکردیم، گفت مال من اینجاست در خورجین الاغ است، مأمور عصبانی شد چرا کلاه را در خورجین الاغ گذاشتهای و بسیار اذیت میشدیم."
روایت سوم؛ زنان غیور وطن
مادر دیگری که خود از اهالی این روستا است و در زمان آن وقایع در کهنمو زندگی میکرد هم خاطرنشان میکند: "نزدیکیهای خانهمان باغی داشتیم که از آنجا برمیگشتم، نزدیک گاراژ سجادی مرد میانسالی از بالای کوچه میآمد من هم اطلاع نداشتم که قصد دارد چادر مرا بکشد، به من که رسید چادرم را ناگهان از سرم برداشت، انگار آن سو هم چادر همسایهمان را برداشته بود، از آنجا برمیگشت تا اگر زنی را دید چادرش را از سرش بکشد."
او میافزاید: "فاطمه سلطان هم همسایه ما بود سرش رو به پایین بوده و لباس میشسته، مأمور بیهوا چادرش را برداشته او هم ترسیده و فوت کرده بود."
بعد از شنیدن ماجراهایی از واقعه کشف حجاب دوران رضاخانی، به سمت مزار اولین شهیده حجاب استان، فاطمه سلطان هاشمی، میرویم.
مزار او در جاده کهنمو به سمت کندوان قرار دارد و همانند دیگر مزارهاست و صرفاً بنری روی آن چسباندهاند، که این مهم بیتوجهی مسئولین به قهرمانان واقعی کشورمان را نشان میدهد، تاکنون فردی رسیدگی نکرده و اهالی روستا تمام تلاششان را میکنند تا مسئولین فکری بکنند.
اهالی روستا با شور و شعف سینه به سینه خاطره قربانی شدن این بانوی ۱۸ ساله را نقل میکنند. بانوان روستا مزار فاطمهسلطان را با گلاب میشویند و گلباران میکنند. از بالای تپهای که مزار فاطمهسلطان را قرار دارد کل روستا را میتوان دید. گویا مزار این بانوی مکرمه بر کل روستا اشراف دارد و دعاگوی تکتک اهالی این خانههاست. در جوار مزار فاطمه سلطان، مزار شهدای روستاست که بر فراز این تپه نورافشانی میکند.
فاطمه سلطان زن بود ولی نه یک زن معمولی؛ از آن شیرزنهای آذری که مردانگی پیش غیرتشان زانو میزند. زن بود ولی دلی داشت به وسعت دریا، دلی داشت دلیر و شجاعت و شرافتی مثال زدنی که مثل کوه محکم، مقاوم و استوار بود.
در تاریخ کشور ما زنان بسیاری بودند که دلیرانه پابهپای مردان جنگیدند و از آبروی کشور، عفت و حیای خود دفاع کردند؛ نوشتن از زنان و دختران توانمند و مستعد کشورمان که عفاف و حجاب را سرلوحه زندگی خود قرار داده و با زندگی عفیفانه به قلههای موفقیت رسیدهاند، ماجرای تازهای نیست، اما هر بار اذعان به تواناییهای این شیر زنان، دل ما را قرص و محکم میکند که ایران اسلامیمان با بودن چنین زنان و دخترانی به صعود خود ادامه میدهد اما امیدواریم این زنان شناختهشوند و در دل تاریخ در شهر و دیارهای دور دست به فراموشی سپرده نشوند.
تابلوی نقاشی «فاطمه سلطان» اثر علیحسن امینی کد خبر 5836731منبع: مهر
کلیدواژه: تبریز شهید حجاب و عفاف عفاف و حجاب بوشهر حجاب و عفاف عفاف و حجاب کرمانشاه شهرستان کرج تبریز خطبه های نماز جمعه ایلام اردبیل مشهد گلستان ماه محرم سانحه تصادف فارس فاطمه سلطان اهالی روستا کشف حجاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۲۶۹۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اولین دانشکده علوم خانواده دانشگاه تهران راهاندازی شد
دانشکده علوم خانواده دانشگاه تهران به عنوان اولین دانشکده علوم خانواده ایران با حضور انسیه خزعلی، معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده و سید محمد مقیمی، رئیس دانشگاه تهران افتتاح شد.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی دانشگاه تهران، منصوره کرمی همسر شهید مسعود علیمحمدی استاد شهید دانشگاه تهران که با دستور رئیس دانشگاه تهران به عنوان مشاور دانشکده علوم خانواده فعالیت میکند، در آئین بهرهبرداری از اولین ساختمان این دانشکده که همزمان با روز معلم و استاد برگزار شد، حضور داشت و روبان این افتتاحیه را قیچی کرد.
الهام امینزاده معاون بینالملل دانشگاه تهران، دکتر زهرا ناظم بکایی رئیس دانشگاه الزهرا(س) و فخرالسادات نصیری مشاور وزیر علوم در امور زنان و خانواده نیز در این مراسم حضور داشتند.
دکتر انسیه خزعلی، معاون رئیسجمهوری در آئین افتتاح ساختمان دانشکده علوم خانواده که با حضور رئیس دانشگاه تهران و معاون آموزشی وزیر علوم برگزار شد، به اهمیت مسئله خانواده اشاره کرد و گفت: بسیاری از تهاجمهای دشمن در راستای حذف و انحراف خانواده و فردگرایی و فاصله گرفتن از یک زندگی جمعی و مشارکتی و طبیعی در خانواده است؛ بنابراین رئیسجمهور کشورمان عنوان «جنبش تعهد به خانواده» را در سازمان ملل مطرح کردند.
استاد دانشگاه الزهرا (س) با بیان اینکه حرکت غرب در سه حیطه «با نفی جنسیت در سند ۲۰۳۰»، «رواج خانوادههای تک واحدی» و «با به رسمیت شناختن خانوادههای انحرافی و همجنس» به خانواده ضربه میزند، تاکید کرد: وظیفه داریم مبانی و زیرساختهای شناساندن خانوادههای فطری و طبیعی که اساس تربیت انسانها در آن شکل میگیرد را مورد توجه قرار دهیم، بر این مبنا ایستادگی کنیم و پایداری نشان دهیم و در حطیه علمی قوی پیش برویم و تاکید بر خانواده گسترده در فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی را معرفی کنیم.
معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده با ابراز امیدواری نسبت به اینکه دانشکده علوم خانواده دانشگاه تهران به عنوان مرکزیت و محوریت شناساندن خانواده، پشتیبانی از خانواده و انتشار و گسترش فکر در حوزه خانواده عمل کند، گفت: سند تعهد به خانواده آماده شده است و این سند در روز بینالمللی خانواده رونمایی میشود.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه تهران، قاسم عموعابدینی، معاون آموزشی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری نیز در این مراسم گفت: در دوره جاری مدیریتی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری موفق شدیم تا در شورای گسترش آموزش عالی مصوب کنیم که دانشکده علوم خانواده در سه دانشگاه تهران، شهیدبهشتی و الزهرا (س) ایجاد شود.
وی گسترش فعالیتهای علمی بین رشتهای در قالب دانشکده علوم خانواده را مسیر درستی در راستای تقویت خانواده در پرتو تعلیم و تربیت دانست و خاطرنشان کرد: در برنامه تحولی وزارت علوم که سال گذشته به دانشگاهها اعلام شد، ایجاد ۱۵ رشته مرتبط با خانواده مورد تاکید قرار گرفت.
در آغاز این برنامه نیز دکتر فاطمه یزدیان، رئیس دانشکده علوم خانواده دانشگاه تهران، گزارشی از روند تاسیس و راهاندازی این دانشکده ارائه کرد و گفت: نیاز بود مبنای تاسیس این دانشکده بر پایه توسعه زیستبوم، گفتمانسازی، اجتماعسازی و ارائه راه حلهای بر پایه نوآوری اجتماعی داشته باشیم؛ چراکه ضرورت تاسیس دانشکده علوم خانواده بر پایه برخی شاخصها نظیر جمعیت، سلامت اجتماعی، سلامت فیزیکی و توانمندسازی و مباحثی در زمینه حکمرانی است.
وی در ادامه سخنان خود به معرفی ارکان دانشکده تازه تاسیس علوم خانواده پرداخت و گفت: دانشکده دارای چندین رکن از جمله بخش آموزش و پژوهش، اندیشکده کسبوکار خانوادگی، مرکز مطالعات زنان و خانواده و خانه خلاق و نوآوری، آزمایشگاه تاثیر، اندیشکده تاثیر و نوآوری اجتماعی و مرکز جامع تعلیم و تربیت خانوادهمحور است.
رئیس دانشکده علوم خانواده دانشگاه تهران همچنین به همکاری دانشگاه علوم پزشکی در این دانشکده اشاره کرد و گفت: این دانشکده با گروه سلامت و خانواده دانشگاه علوم پزشکی تهران همکاری دارد و یکی از گروههای مستقر در این دانشکده به صورت مشترک با دانشگاه علوم پزشکی اجرا میشود.
یزدیان به اهداف راهاندازی اندیشکده کسبوکار این دانشکده نیز پرداخت و گفت: هدف از راهاندازی این اندیشکده، افزایش توانمندی در حوزه کسبوکار خانوادگی و کنشگری سالم بین صنعت، دانشگاه و حاکمیت است.
رئیس دانشکده تازه تاسیس علوم خانواده دانشگاه تهران، ضمن معرفی و بیان اهداف مرکز مطالعات زنان و خانه خلاق و نوآوری، از راهاندازی آزمایشگاه تاثیر از سوی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری خبر داد و گفت: این آزمایشگاه جامع، نخستین آزمایشگاه در حوزه علوم انسانی است و یک ابرپروژه و یک پروژه پیشران و یک همآفرینی برای آینده است که عملاً فعالیتها، طرحها و سیاستها و برنامههایی که در حوزه زنان انجام خواهد شد را از نظر تاثیرگذاری بررسی میکند.
وی هدف از تاسیس اندیشکده بانکداری و نوآوری اجتماعی را ارتقای پژوهشها در زمینه بانکداری و مالی بر پایه نوآوری اجتماعی ولی برای ارتقای تعالی خانواده دانست و در بخش دیگری از سخنان خود به نحوه جذب دانشجو در این دانشکده پرداخت و پذیریش از طریق آزمون سراسری، استاد محوری و معرفی از طریق سازمانها و ارگانها را از جمله روشهای جذب دانشجو در این دانشکده برشمرد.
وی در پایان به راهاندازی سایت دانشکده علوم خانواده به سه زبان فارسی، انگلیسی و فرانسه اشاره کرد و گفت: به زودی زبان عربی نیز به این زبانها افزوده میشود.
انتهای پیام